یادداشت-نورای در خواب

شب بود و تاریکی و خواب آلودگی و دخترک چشم سبز!

شب بخیر به جسم ضعیف و نحیفت!
و خاکستری که در اقیانوس انداختم...



تاریخ انتشار: May 25, 2025

یادداشت- این داستان گردو غبار شزم

امروز توی مطب دندان‌پزشکی نشسته بودم و از اسپیکر لابی آهنگ Torn از ناتالی ایمبروگلیا پخش می‌شد. اولش نمی‌تونستم اسم خواننده رو به یاد بیارم. هرچی فکر کردم، یادم نیومد، …



تاریخ انتشار: May 13, 2025

یادداشت- خواب

امروز صبح که بیدار شدم، یادم آمد دیشب خواب پدرم را دیده بودم. در خوابم، جوان و خوش‌چهره بود. بیدار که شدم، به این فکر افتادم که این روزها وقتی …



تاریخ انتشار: April 27, 2025

یادداشت-۶

امروز قراره ویکا برای شام بیاد خونمون! هفته‌ی پیش که خونه‌ی میرک بودیم، قول و قرارشو گذاشتیم. اولش قرار بود با میرک بیاد، ولی میرک دیروز یادش افتاده که قرار …



تاریخ انتشار: April 11, 2025

یادداشت-۵

من واقعا نمی‌دونم از زندگی چی می‌خوام. انگار خودِ زندگی و خود نفس زیستن، منو فلج کرده، تمام وجودمو در خودش حبس کرده.
همیشه به انتخاب‌های مختلف فکر می‌کنم، ولی …



تاریخ انتشار: April 11, 2025

یادداشت ها -۴

دیروز عصر رفتم پیش ویکا. طبق معمول از هر دری سخن گفتیم و عالم و آدم رو زیر و رو کردیم. یه‌جایی ازش پرسیدم:
«ویکا، بیشترین چیزی که باهاش آبسِسد …



تاریخ انتشار: April 07, 2025

یادداشت-۳

امروز تمام وقتم صرف کار روی فرمسک.کام شد. منو و رنگ پس‌زمینه رو تغییر دادم. احساس کردم برای اینکه راحت‌تر بتونم خودم رو ابراز کنم، لازمه اون منوی خیلی اتوکشیده …



تاریخ انتشار: April 04, 2025

یادداشت ها-۱

برای من بنویس که چگونه قلبت از تماشای لحظه ها ایستاد!
برای من بنویس که در اندیشه ی روی آوردن به آن تکه ی روحت هستی که در پشت مردمک …



تاریخ انتشار: April 04, 2025

یادداشت ها-۲

میدونی تمامیت خواهی و کمال گرایی فلجم کرده و اینو واضحا تو جنبه های دیگر زندگیم هم می بینم.
جمعه که با لوسیا و فلورنس رفتیم نودپیتنیگ(حالا در مورد نود …



تاریخ انتشار: April 04, 2025

!سری به من بزن

با چی آبسِسدم؟ با خودم!
با افکارم، زندگی‌ام، شخصیتم، اشتباهاتم، خوشحالی‌هام، ساختن‌هام، دوستی‌هام، و حتی منهدم کردن‌هام.
با رها کردن‌هام، دست کشیدن‌هام، چنگ زدن‌هام، نشخوارهای فکریم، تقلا کردن‌هام، موهام، پوست …



تاریخ انتشار: April 04, 2025

توهم، تکامل و تعجب

دوست داشتم حامله بودم. جلوی آینه می دیدم که چطور هر روز این جنین درون من رشد می کنه و اعضای داخلیش شکل می گیرن و قراره من مادرش باشم. …



تاریخ انتشار: April 04, 2025