از کتاب سرخ کارل یونگ

دانشوری کافی نیست، معرفتی قلبی هست که بصیرتی عمیق تر می آفریند. معرفت قلبی در هیچ کتابی یافت نمی شود و قرار نیست بر زبان هیچ دانشمندی جاری شود. بلکه همچون بذری از درون تو، از دل خاک تیره جوانه می زند و می بالد. دانشوری به روح این زمانه تعلق دارد اما این روح به هیچ طریق رویا را در نمی یابد، زیرا که روح آنجا حضور دارد و علم آموختنی و دانشورانه هم آنجا نیست.

اما چطور می توانم معرفت قلبی را کسب کنم؟ این معرفت را تنها با تمامی زندگی کردنِ زندگی خود کسب می نمایید. زمانی که زندگی خود را با تمامی زندگی کرده اید که آنچه را خود زندگی کنید که هرگز تا به حال زندگی ننموده اید اما آن را به دیگران واگذاشته اید تا زندگی کنند یا بر آن تامل کنند.